مكان نمازگزار
وبلاگ نماز
نماز درس توحيد ورمز اخلاص و راز عبوديت است .

مكان نمازگزار داراى پنج شرط است:

شرط اول، آنكه مباح باشد; پس كسى كه در ملك غصبى نماز مى خواند، اگرچه روى فرش و تخت و مانند اينها باشد، نمازش باطل است; ولى نماز خواندن در زير سقف يا خيمه غصبى مانعى ندارد;

(مسئله 851) نمازخواندن درملكى كه منفعت آن، مال ديگرى است بدون اجازه كسى كه منفعت ملك، مال اوست، باطل است، مثلا در خانه اجاره اى اگر صاحبخانه يا ديگرى بدون اجازه كسى كه آن خانه را اجاره كرده، نماز بخواند، نمازش باطل است; همچنين است اگر درملكى كه ديگرى در آن حقّى دارد نماز بخواند، مثلا اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه يك سوم دارايى او را به مصرفى برسانند، تا وقتى يك سوم را جدا نكنند، نمى توان در ملك او نماز خواند.

(مسئله 852) كسى كه در مسجد نشسته اگر ديگرى جاى او را غصب كند و در آنجا نماز بخواند، بايد دوباره نمازش را در محلّ ديگرى بخواند.

(مسئله 853) اگر نمازگزار در جايى كه نمى داند غصبى است نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، يا در جايى كه غصبى بودن آن را فراموش كرده نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد، نمازش صحيح است، گرچه خودش آن را غصب كرده باشد.

(مسئله 854) اگر كسى بداند جايى غصبى است و جاهل مقصّر باشد كه درجاى غصبى نماز باطل است و در آنجا نماز بخواند، نمازش باطل است.

(مسئله 855) كسى كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حيوان سوارى يا زين آن غصبى باشد، بنا بر احتياط واجب، نمازش باطل است; همچنين است اگر بخواهد سواره، نماز مستحبّى بخواند.

(مسئله 856) كسى كه درملكى با ديگرى شريك است اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شريكش نمى تواند در آن ملك تصرّف كند و نماز بخواند.

(مسئله 857) اگر با عين پولى كه خمس و زكات آن را نداده، ملكى بخرد، تصرّف او درآن ملك حرام و نمازش هم درآن باطل است; همچنين است اگر به ذمّه بخرد و در موقع خريدن قصدش اين باشد كه ازمالى كه خمس يا زكاتش را نداده، بپردازد.

(مسئله 858) اگر صاحب ملك به زبان، اجازه نمازخواندن بدهد و انسان بداند كه قلباً راضى نيست، نماز خواندن درملك او باطل است، و اگر اجازه ندهد و انسان يقين كند كه قلباً راضى است، نماز صحيح است.

(مسئله 859) تصرّف درملك ميّتى كه خمس يا زكات بدهكار است، حرام و نماز خواندن در آن باطل است، مگر آنكه بدهكارى او را بدهند، يا بنا داشته باشند بدون مسامحه بپردازند.

(مسئله 860) تصرّف درملك ميّتى كه به مردم بدهكار است، حرام و نماز خواندن در آن باطل است، ولى تصرّفات جزئى كه براى برداشتن ميّت معمول است اشكال ندارد، و نيز اگر بدهكارى او كمتر از مالش باشد و ورثه هم تصميم داشته باشند كه بدون مسامحه بدهى او را بپردازند، تصرّف اشكال ندارد.

(مسئله 861) اگر ميّت قرض نداشته باشد ولى بعضى از ورثه او صغير يا ديوانه يا غايب باشند، تصرّف درملك او حرام و نماز خواندن درآن باطل است، ولى تصرّفات جزئى كه براى برداشتن ميّت معمول است، اشكال ندارد.

(مسئله 862) نماز خواندن درمسافرخانه و حمام و مانند اينها كه براى وارد شوندگان آماده شده است، اشكال ندارد، ولى درغير از اين گونه مكانها، درصورتى مى توان نمازخواند كه مالك آن اجازه بدهد، يا حرفى بزند كه معلوم شود، براى نماز خواندن اجازه داده است، مثل اينكه به كسى اجازه دهد درملك او بنشيند و بخوابد، كه از اينها فهميده مى شود براى نماز خواندن هم اجازه داده است.

(مسئله 863) در زمينهاى بسيار وسيعى كه از روستا دور و چراگاه حيوانات است، اگرچه صاحبانش راضى نباشند، نمازخواندن و نشستن و خوابيدن درآن اشكال ندارد; و در زمينهاى زراعتى هم كه نزديك روستاست و ديوار ندارد، اگرچه در بين مالكين آنها صغير و ديوانه باشد، نماز خواندن و عبور و تصرّفات جزئى اشكال ندارد، ولى اگر يكى از صاحبانش ناراضى باشد، تصرّف درآن حرام و نماز خواندن باطل است.

شرط دوم، آنكه مكان نمازگزار بايد بى حركت باشد و اگر به واسطه تنگى وقت يا جهت ديگر، ناچار باشد درجايى كه حركت دارد (مانند اتومبيل و كشتى و قطار) نماز بخواند، به مقدارى كه ممكن است، بايد درحال حركت چيزى نخواند و اگر مسير آنها از سمت قبله به طرف ديگر تغيير كرد، به طرف قبله برگردد;

(مسئله 864) نمازخواندن در اتومبيل و كشتى و قطار و مانند اينها وقتى ايستاده اند، مانعى ندارد.

(مسئله 865) روى خرمن گندم و جو ومانند اينها كه نمى توان بى حركت ماندْ، نماز باطل است.

(مسئله 866) درجايى كه به واسطه احتمال باد و باران و زيادى جمعيت و مانند اينها اطمينان ندارد كه بتواند نماز را تمام كند، بنا بر احتياط واجب نبايد نماز را شروع كند; و درجايى كه ماندن درآن حرام است، مثلا زيرسقفى كه نزديك است خراب شود نبايد نماز بخواند، ولى اگر خواند، باطل نيست; همچنين روى چيزى كه ايستادن و نشستن روى آن حرام است، مثل فرشى كه اسم خدا برآن نوشته شده نبايد نماز بخواند، ولى اگر خواند نمازش صحيح است.

شرط سوم، آنكه درجايى كه سقف آن كوتاه است و نمى تواند در آنجا راست بايستد، يا به اندازه اى كوچك است كه جاى ركوع و سجود ندارد، نماز نخواند و اگرناچار شود كه درچنين جايى نماز بخواند، بايد به قدرى كه ممكن است، قيام و ركوع و سجود را به جا آورد;

(مسئله 867) انسان براى رعايت ادب، لازم است جلوتر از قبر پيامبر (صلى الله عليه وآله) و امامان (عليهم السلام) نماز نخواند، و چنانچه بى احترامى باشد حرام و نماز باطل است.

(مسئله 868) اگر در حال نماز چيزى مانند ديوار بين او و قبر مطهر باشد كه بى احترامى نشود اشكال ندارد، ولى فاصله شدن صندوق شريف و ضريح و پارچه اى كه روى آن افتاده، كافى نيست.

شرط چهارم، آنكه مكان نمازگزار اگر نجس است، به طورى تر نباشد كه رطوبت آن به بدن يا لباس او برسد; ولى جايى كه پيشانى را برآن مى گذارد، اگر نجس باشد، درصورتى كه خشك هم باشد، نمازش باطل است و احتياط مستحب آن است كه مكان نمازگزار، اصلا نجس نباشد;

(مسئله 869) بنا بر احتياط مستحب زن و مرد مساوى يكديگر نايستند و جاى سجده يكى از جاى سجده ديگرى كمى عقب تر باشد.

(مسئله 870) اگر زن مساوى مرد بايستد و با هم وارد نماز شوند، بهتر آن است كه نماز را دوباره بخوانند.

(مسئله 871) اگر بين مرد و زن، ديوار يا پرده يا چيز ديگرى باشد، نمازشان صحيح است و احتياط مستحب هم در دوباره خواندن نيست.

شرط پنجم، آنكه جاى پيشانى نمازگزار ازجاى زانوهاى او، بيش از چهار انگشت ِ بسته، پست تر يا بلندتر نباشد، و احتياط واجب آن است كه از سر انگشتان پا هم بيشتر از اين پست و بلندتر نباشد.

(مسئله 872) بودن مرد و زن نامحرم درجاى خلوت، جايز نيست; و احتياط در نماز نخواندن درآنجاست; ليكن اگر خواند، نمازش باطل نيست.

(مسئله 873) نماز خواندن درجايى كه تار ومانند آن استعمال مى كنند، باطل نيست، ولى گوش دادن به آنها اگر از نوع حرام باشد، حرام است.

جاهايى كه نماز خواندن در آنها مستحب است (مسئله 874) درشرع مقدّس اسلام بسيار سفارش شده است كه نماز را درمسجد بخوانند و بهتر ازهمه مسجدها «مسجدالحرام» است و بعد از آن، «مسجدالنبى (صلى الله عليه وآله) » و بعد، «مسجد كوفه» و بعد از آن «مسجد بيت المقدّس» و بعد «مسجد جامع» هرشهر، سپس «مسجد محله» و بعد از آن «مسجد بازار».

(مسئله 875) براى زنها نمازخواندن درخانه، بلكه در اتاق عقب بهتر است; ولى براى درك فضيلت جماعت و ساير اسباب فضيلت كه مثل نماز جماعت باشد، خواندن درمسجد بهتر است.

(مسئله 876) نماز خواندن در حرم امامان (عليهم السلام) مستحبّ است، بلكه بهتر از نماز در مسجد است، و نماز درحرم مطهر حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) برابر با دويست هزار ركعت نماز است.

(مسئله 877) زياد رفتن به مسجد و رفتن به مسجدى كه نمازگزار ندارد، مستحبّ است و همسايه مسجد، اگر عذرى نداشته باشد، مكروه است در غير از مسجد نماز بخواند.

(مسئله 878) مستحبّ است انسان باكسى كه درمسجد حاضر نمى شود، غذا نخورد و دركارها با او مشورت نكند وهمسايه او نشود و از او زن نگيرد و به او زن ندهد.

منبع : رساله توضیح المسائل [منبع الکترونیکی]


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تاريخ : چهار شنبه 14 اسفند 1392برچسب:,
ارسال توسط حسین احمدپور مبارکه